به یاد خالق ماهی سیاه کوچولو

هرکسی در زندگانی ما ردو خاطره ای عمیق برجای میگذارد بیشتر مدیون او میشوی و همیشه میخواهی از او بگویی . از صمد بهرنگی میخواهم بگویم . نسلهای مختلف از او آموخته اند و با او زیسته اند. شهریور ماه سالکوچ او ست در دریایی که ماهی سیاه کوچولو هم همانجا بود.

صمد بهرنگی در تیر ماه ۱۳۱۸ در محله چرنداب تبریز بدنیا آمد. ودر همان جا بزرگ شد وبه مدرسه رفت. پدرش کارگری بود که برای کار به قفقاز رفت و مثل قهرمان های هدایت دیگر هیچ کس اورا ندید. از همان دوران کودکی مجبور به کار کردن شدو درسش را نیز ادامه داد.  تا اینکه بعد از پایان دوره سیکل اول در دبیرستان تربیت (تبریز) به دنبال برادر بزرگش اسد به دانشسرا رفت. ضمن تدریس ونوشتن ششم متوسطه را به صورت متفرقه را گرفت ووارد دانشکده ادبیات تبریز در رشته زبان انگلیسی فارغ التحصیل شد . در سالهای ۱۳۳۶ معلم روستاهای آذر شهر وآذر بایجان بود. نویسندگی را با طنز آغاز کردو در همین زمان آثارش را به نشریات پایتخت میفرستاد.به همراه عده ای از دوستانش روزنامه ی مهد آزادی و مهد آزادی آدینه را در تبریز به راه انداخت که این کار دوام چندانی نیافت. سالهای متمادی تدریس باعث شد که از نزدیک با مشکلات سیستم آموزشی در گیر شودو برداشتهای او دراین باره باعث شد که مقالاتی را در روزنامه ی بامشاد چاپ کند که بعدها همین مقالات به صورت کتابی با عنوان  کندوکاوی در مسایل تربیتی ایران منتشر کرد. فعالیتهایی نیز با بهروز دهقانی در زمینه ی آثار فولکوریک آذربایجان انجام داد که حاصل آن دوجلد کتاب با عنوان افسانه های آذربایجان و متلها وچیستان به زبان ترکی بود. آثارش در این زمان با اسامی مستعاری چون ص.قارانقوش، چنگیز مراتی، افشین پرویزی به چاپ میرساند . شخصیت ادبی ـ اجتماعی صمد را از دو جنبه میتوان ارزیابی کرد. به نظر فرج سرکوهی( سر دبیر سابق ماهنامه بسیار پربار آدینه ) تا پیش ازصمد ، داستان نویسی کودک جز چند نمونه انگشت شمار ، بیشتر ترجمه هایی بود از متون خارجی با محتوایی که برای کودک این مرز وبوم ناشناخته و غریب بود. اولدوز وکلاغها اولین تجربه داستانویسی کودک صمد بودو یک هلو هزار هلو ، ۲۴ساعت در خواب وبیداری ، آخرین داستانهای او بودند. ماهی سیاه کوچولو در میان قصه های صمد جایگاه ویژه ای دارد . این کتاب درست یا غلط به عنوان نمادطرز تفکری قلمداد شد که بعدها به شکل دهی یک جریان سیاسی منجر شد و این همان وجه اجتماعی ـ سیاسی صمد است . درحیطه نویسندگی صمد در عمر کوتاهش، هفده کتاب تالیف وتحقیق و چهار کتاب نیز ترجمه کرد. در شهریور ۱۳۴۷ بود که با یکی از دوستانش به کنار  ارس رفت و در این رودخانه غرق شد . بعد از این حادثه آلاحمد در مقاله ای جنجالی در ویژه نامه آرش به چاپ رسید مرگ صمد را به حکومت وقت ربط داد . کتابهای صمد تا سالها نایاب و تا سالهای بعد ممنوع الچاپ شد. در راهپیمایی های سال ۵۷ عکس صمد نیز به هراه دیگر کشته شدگان جریانهای چپ آن سالها چون خسرو گلسرخی ، سرهنگ سیامک ، کرامت دانشیان و.... دیده میشد که وجه سیاسی صمد را پر رنگ تر میکند. موج انتشار آثار صمد با تحولات سالهای ۶۰ متوقف شد. برای اولین بار غلامحسین ساعدی بود که در مصاحبه ای در خارج از کشور جریان کشته شدن صمد را به دست حکومت وقت منتفی دانست و آنرا حاصل ذهن اسطوره ساز آل احمد قلمداد کرد. به هر حال تاثیری که صمد برروی نسل خود میگذارد از هر دو وجه سیاسی و اجتماعی و ادبی انکار ناپذیر است و با اینکه طی  سالها سیاست بسته وزارت ارشاد آن سالها سعی در هرچه کمتر آشنا شدن نسل امروز با اندیشه و آثار صمد شد ولی در ۸ سال دوران  اصلاحات که گذشت حداقل این امکان بوجود آمد که جوان امروزی از حق مسلم دانستن بیشترین استفاده را ببرد . نمیدانم شاید بعد از ۸سالی که نفس کشیدیم درهوایی که حقمان هم بود  آیا دوباره روزی فرا میرسد که ما دوباره برای بدست آوردن دانستن که حق همگان است دلخوشی مان را با کتابهای کهنه آن ۸ سالی که گذشت تقسیم کنیم ، نمیدانم؟

 

منابع :مرحوم ماهنامه آدینه : انوش صالحی
کتاب صمد بهرنگی و قصه ها
عکس از سایت
noqte.com/blogs/blog.php?code=197

نظرات 5 + ارسال نظر
ت.عمویی یکشنبه 12 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 02:14 ب.ظ

سلام علی آقای محمدی ،با سپاس از حسن اتنخاب موضوعات جالب در وب این جمله معروف از زبان ماهی سیاه کوچولو برای پیوستن به دریا و هجرت از رودخانه همیشه در ذهن من است ، اگر یک وقتی با مرگ مواجه شدم که میشوم مهم نیست مهم این است که زندگی یا مرگ من چه تأثیری در زندگی دیگران داشته باشد .

[ بدون نام ] یکشنبه 12 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 03:41 ب.ظ

بنظر من شما بیشتر موضوع رو سیاسی دیدین تا فرهنگی !!!!
هیچ یک از مخاطبین شما صمد بهرنگی رو نمیشناسه چه برسه علاقمند به کتاباش باشند....
به هر حال این آقا کار شاقی هم نکرده !! یه نویسنده معمولی چپ گرا در زمان خودش بوده

درود دوست عزیز بی نام. اینطور هم نیست که میفرمایید کار شاقی نکرده . دوم این که من در این نوشته بیشتر زندگی و آشنایی با مرحوم بهرنگی مورد توجه ام بوده است و نه تفکرات و اندیشه های سیاسی او. برای همین دو لینک را برایتان معرفی میکنم برای تاثیر او بر ادبیات کودک و معاصر http://solgunaz.com/literature/Samad_Bahrangi.htm
http://www.azer-online.com/azer/?p=15149

اگر دقت کرده باشید من این مطلب بهرنگی را که گذاشته ام در همان روز هم مطلب شیراز گردی گذاشته ام چرا که میدانم مخاطب اندکی دارد و معمولا در یک روز دومطلب هم زمان وبلاگ نویسان نمیگذارند.اما چون مطالبی این دسته از علایق شخصی این حقیر است دوست دارم در میان مطالبی که دوستان دوست دارند در بین آنها بگنجانم.

مسعوددریانورد یکشنبه 12 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 05:38 ب.ظ

ماهی سیاه کوچلو خسته ازتکرار روزها فرار از تاریکی پیش به سوی برزگ شدن آزادی و مرگ.چندماه پیش نمایشگاه بزرگ کتاب در یکی از شرکت خاتم الانبیا باز شده بود تمام کتاب های صادق هدایت غلامحسین ساعدی،احمدشاملو،فروغ فرخزاد،محمدعلی جمالزاده،صادق چوبک توسط نماینده عقیدتی شرکت جلوی چشم مردم جمع آوری شد.گرچه با این کار مردم کنجکاو شدند اما باعث عدم آشنایی با این کتابها می شود به همین د لیل نسل امروز نویسندگان وشاعران بزرگ ایران را نمی شناسند

[ بدون نام ] یکشنبه 12 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 11:27 ب.ظ

آقای محمدی من یک معذرت خواهی به شما بدهکارم قبول دارم کمی عجولانه در موردتون قضاوت کردم
بخاطر آرامش و متانتی که در جوابتون دیدم از انتقادم خجل زده شدم به هر حال من به سلیقه شما احترام میذارم
با آرزوی موفقیت برای شما دوست عزیز

فلانی پنج‌شنبه 20 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 04:37 ب.ظ

انطوری ک من ب چاله چوله هاش واقف شدم. عرفانی امد. در ردیف شازده کوچولو



بیگانه البر کامو هم تفئلی بزنید

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد