ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
دل میرود ز دستم دلواپسان؛ خدا را
دردا که این توافق خواهد شد آشکارا
دلواپسان جدایند از کاسبان تحریم
فرق است بین تاشکند با حومهی بخارا
از کاسبان تحریم در محفلی شنیدم
اینطور میسرودند با اتفاق آرا:
«از کسب و کار تحریم در حال انفصالیم
ای باد شرطه نو کن آن قطعنامهها را»
در روزگار محمود بردیم ره به مقصود
عباس١، جان مسعود، ضایع نکن تو ما را
ای صاحب وزارت، ول کن تو این حقارت
بگذار توی تحریم این خلق خودکفا را
ده روز دور گردون، «موگرینی» است و «اشتون»
پس، از ادامهی بحث معذور دار ما را
آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است
با روسیه توافق، با دیگران مدارا
مغشوش از این هیاهو، ما و نتانیاهو
پوشیده زار و مغموم ، پیراهن عزا را
محمود جان کجایی، این عده را (سه نقطه !)
گلواژهای سرایی، برهم زنی فضا را
گویا که سخت و مشکل ، شد پیشرفت حاصل
این آخرین پیام است: ول کن تو ماجرا را
١: عباس عراقچی
عود مرعشی - علی هدیه لو
منبع : روزنامه قانون
با شکم خالی نمیشه شعر گفت . عمو من گشنمه حق هسته ای چیه؟
درود. کاش شعر را کامل میخواندید و بعد نظرتان را مینوشتید .چرا که اگر کامل شعر بخوانید حرف حساب شعر هم همین است که ما گرسنگان چشماهیمان سیاهی رفت از بس که ثروت و مال این مملکت به بهانه های پوچ هدر رفت که یکی از این ماجراجویی ها همین حق هسته ای هست.
وبلاگ خوبی داری! اتفاقی پیداش کردم و خوشحالم که وجود داری دوست گرام! شخصیت خوبی داری! امیدوارم همه ی هموطن هام مثل تو باشن!
درود.ممنون دوست عزیز.