کسی سر جای خودش نیست

 

 

 

تخصص در هرکاری و تعهد و وجدان کاری یک انسان پیشرفت را برای جامعه خود هموار میکند. در جوامعی که کسی  سرجای خود نیست و تعهد و به ویژه تخصص حرفی برای گفتن ندارند میشود مثل جامعه ی ما که در آن زندگی میکنیم. آیا تا به حال از خود سوال کرده ایم که اگر گذرمان به هر اداره ای افتاد آیا دلخوش از آن اداره مذکور بیرون می آییم، اگر دلخوش و شادان کارمان صورت گیرد شک نکنیم که حتما سفارشی بوده ایم و بقولی بند «پ» معروف کارها را سامان داده است. شاید پرسیده اید با خود که این مطالب چه ربطی به تصویر فوق دارد. بی ارتباط هم نیست. تصویر حسین خلیلی موسی هست. کسی که عاشق ورزش موتور سواری است و برای برآوردن کارهایش در زندگی قید خیلی موارد را زده است. ایشان میخواستند که پیست موتورسواری را راه اندازی کنند و تاکنون هنوز که هنوز است کارش لنگ مانده است. چه هزینه هایی که نکرده و چه خون دل هایی که نخورده است. اگر ورزش ارزشی بیش از حرف و شعار داشت بی شک این اتفاقها کمتر می افتاد. اگر انسانی دلسوز و متخصص در امور ورزش موتور سواری استان بود بدون شک حسین با دلگرمی بیشتری کارش را انجام میداد. تصویر فوق را پارسال با حسین رفته بودم پیست بندرگاه گرفتم . واقعا تاثر برانگیز بود حسین بود و دوستانی که همه می نالیدند از بی توجهی مسئولان ورزش استان. با اینکه من خیلی از تمرین آنها لذت بردم اما افسوس آنقدر بود که لذت مارا کمرنگ میکرد. حتی یک بطری آب معدنی هم برای آنها نیاورده بودند. کسانی که با هزینه خود به تهران و دیگر استان های کشور برای مسابقات میرفتند و مسئولان هیچ هزینه ای را برای آنها در نظر نمی گرفتند. افتخارشان برای استان است و منطقه خودو دیگر هیچ . اگر میخواستم درددل حسین و دوستانش رابنویسم خیلی بیشتر از این چند سطر بود چرا که ارزش کار خود را با کوچکترین تشویق هم از سوی مسئولان ندیده اند.

نظرات 1 + ارسال نظر
علی حاج قاسم سه‌شنبه 31 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 09:11 ب.ظ

حسین موسی جلوتر از آینده وامیدوار به ان
دمش گرم

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد