ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
باز گرما
برج پنج و بوی میگو
کیچه و حوش (حیاط) و محله
خیس از شرجی دوشین.
باز میگو ،باز درگه
قایق و تراد و سماچ
جل و جالی و یخ پودر.
هرکسی از هر کجایی
چون گاچی تندو هراسان
اینجا و آنجا همه جا
پرشده ست از مردمانِ
رنگ و وارنگ.
اسکله غلغل آدم
بوی عطرو بوی سهکی
بوی پول و بوی درگه
این یکی گول ،آن یکی پخمه و هالو.
همه پیِ یک چیز واحد
میگو آن خله ی خوش رنگ
قیمتش میره بلندی
مث درهم ، مث آیفون (گوشی اپل).
جاشویی بی خواب و خسته
چشم او سرخ ،مث پیکو(ماهی پیکو)
از دم زام شبانه
لیت و عریان
تکیه داده بر کماره
دل اوپشک
خاطرش پردرد و ناله
از گلاته ، از حساب آخر سُوم.
وای میگو ،آخ میگو
بوی تو پیچیده هرجا
سرتلگدون بوی پوسِت
توی خونه بن پاتیلت
کم ما لور،دلمان پیش تو
اما
آه و درد و حسرت و اشک
حاصل گرانی تو.
اگه مث پیشتر
چند کیلو میگو دستت بی
کاتخی اینجا و آنجا
خاله وخالو و عامو
همسایه چشماش به گونیت
سیر بودیم ما از تو.
پشت بام خانه ها سرخ
گولو و مرخ وهمه سیر.
چون گلی خوش رنگ و رخشان
گنزها پیش تو بسیار
رطب و دمباز برحی
نزد آنان ، طعم تکرار.
آی میگو ، واخ میگو
آی میگو ،وای میگو.
از شعر نوت خیلی خشم امت علی اقا اما میگو نسبت به گوشت و مرغ ارزونه کاریکاتتورت بربرج میلاد یچیزی میگوت تو یه چیزدیگه