گلدسته و فلک

این عکس چند سال پیش وقتی هنوز گل ابریشم مسجد بوالخیر را بخاطر موزاییک های بی روح و سیمانی کف مسجد با تبر بیرحمی و جهالت از آسمان نیفتاده بود گرفته ام. گل ابریشمی که سوای این که شبها را با شمیم دل انگیزش تورا به خود میبرد به شهر خیالات سبک ، سایه بانی بود که حیاط مسجد را خنک نگه میداشت و سالها قبل ما مکتبمان را زیر همین گل ابریشم میخواندیم. به هر حال زور کسانی که از احساس و عاطفه بوی نبرده بودند به مخالفان اندک  ماندگاری  این درخت رسید و آن را ببریده اند و از چوب آن برای آتش قلیانشان دودش کردندو به هوا فرستادند مثل خاطرات کودکی ما که با رفتن گل ابریشم با آسمان پرواز کرد.

 

 تاریخ عکاسی :23/3/1387

مسجد بوالخیر