صبح که از خواب بر میخیزد دو نژداف (پارو) در دست دارد و با تن نحیفش روانه آبی دریا میشود و قایق کوچکش و به امید گرفتن و شوق دیدن ماهی در خرده گیرش (تور ماهیگیری). با اینکه چه سفرهای دریایی بی شمار وخطردار و با مسافتهای بیشمار رفته همواره دل به دریا بسته و عاشقانه دوست دارد این آبی بیکران بی آلایش. همین آبی دریا برادرش را سالها پیش از او گرفته و چندین بار هم خودش را در کام امواج دریاها دیده و تنها با مرگ چند قدمی بیشتر فاصله نداشته ولی هنوز پسیند که میشود روی خنکای خاکهای دریا مینشیند و تنها دلخوشی اش همین چند متر خرده گیر ماهی گیری اش است و بس. رو به آفتاب که غروب میکند مثل کودکان با خاک دریا بازی میکند و چنان شوقی در چشمانش میبینی برای فردایی دیگر و با خنده هایی که از روزگاران خسته تا هنوز و با سرفه هایی همراه ، امید را در دل تو زنده میکند و عشق میکنی که میش محمود که خیلی وقت هم نیست که زار محمود هم شده چقدر عشق به زندگی را با کمترین مصالح دور بر خود عاشقانه به من و نسلهای من امید میدهد و می آموزد.
علی محمدی
جمعه 30 فروردینماه سال 1392 ساعت 11:08 ق.ظ
علی آغا سلام. خیلی مطلب قشنگی بود. من امیدوارم خدا همیشه واسه میش محمود صبرواستقامت و نیروی بیشتری دهد تا بتواند به تنها دلخوشی اش ادامه دهد. بهترین لذت ماهیگیری هم همینه کار به کارکسی نداره آدم بسیار ساکتی است هم خودش هم همسرش.
درود بر کاکای عزیز. مطلبی که گذاشتی شرمنده دوست عزیز و کاکای نازنین چون اسم و نام را مشخص کرده بودی نتوانستم نشان دهم و از این بابت شرمنده رویتان هستم.
یعنی اگه می هیچی نبت هم میگو بیو تا بیشیم ره هانیسیم روزی دس خویان بلکی خویاش که کاتخیمو گره . میگو خیلی خشن ،صب که پا وامی یه امیدی هستن دنم چی تو رهت هسن یا نه.
Moha Mmad
شنبه 31 فروردینماه سال 1392 ساعت 11:24 ق.ظ
اغا علی برا گذاشتن این پست از شما تشکر میکنم که هم یادی میشه از این ابادیهای پرچین روزگار و این کم توقع داران و مخصوصا پدربزرگم که دریا نتوانسته شکستش دهد مثل دیگر دریا دارها بر عکس پدر و برادرش ، خدا حفظشون کنه این ابادیها
Yousef
یکشنبه 1 اردیبهشتماه سال 1392 ساعت 06:28 ق.ظ
khyli aks jalebiye. negahesh khyli aramesh bakhshe. khoda hefzesh kone
مدتی قبل شیراز منزل ما آمد وبا هم از علاقه اش به کتاب و کتابهایش که چاپ بمبی و قدیمی است سخن گفت و مصاحبت با وی برایم دلنشین و جالب بود .خداوند او را محفوظ نماید
علی حاج قاسم
یکشنبه 8 اردیبهشتماه سال 1392 ساعت 09:45 ب.ظ
این تصویر سند زنده ای کسی است که می گویید در سال 1320در بندر بوالخیر مدرسه بوده است.
علی آغا سلام. خیلی مطلب قشنگی بود. من امیدوارم خدا همیشه واسه میش محمود صبرواستقامت و نیروی بیشتری دهد تا بتواند به تنها دلخوشی اش ادامه دهد. بهترین لذت ماهیگیری هم همینه کار به کارکسی نداره آدم بسیار ساکتی است هم خودش هم همسرش.
درود بر کاکای عزیز. مطلبی که گذاشتی شرمنده دوست عزیز و کاکای نازنین چون اسم و نام را مشخص کرده بودی نتوانستم نشان دهم و از این بابت شرمنده رویتان هستم.
خیلی از ادمای قدیم خشم میاد...
اصن یه حس وحال دیگه ای دارن...
خدا بهشون قوت بده.
سلام بر دنیای کوچک اما زیبایی که تنها تا عمق چند بغلی امتداد دارد. سلام بر زندگی
یعنی اگه می هیچی نبت هم میگو بیو تا بیشیم ره هانیسیم روزی دس خویان بلکی خویاش که کاتخیمو گره .
میگو خیلی خشن ،صب که پا وامی یه امیدی هستن دنم چی تو رهت هسن یا نه.
اغا علی برا گذاشتن این پست از شما تشکر میکنم که هم یادی میشه از این ابادیهای پرچین روزگار و این کم توقع داران و مخصوصا پدربزرگم که دریا نتوانسته شکستش دهد مثل دیگر دریا دارها بر عکس پدر و برادرش ، خدا حفظشون کنه این ابادیها
khyli aks jalebiye. negahesh khyli aramesh bakhshe. khoda hefzesh kone
مدتی قبل شیراز منزل ما آمد وبا هم از علاقه اش به کتاب و کتابهایش که چاپ بمبی و قدیمی است سخن گفت و مصاحبت با وی برایم دلنشین و جالب بود .خداوند او را محفوظ نماید
این تصویر سند زنده ای کسی است که می گویید در سال 1320در بندر بوالخیر مدرسه بوده است.